خیلی ها میگن وقتی میخوای زن بگیری باید ماشین داشته باشی خونه داشته باشی کار داشته باشی و حتما سربازی رفته باشی.
همه اینا رو قبول دارم اما تو مملکت ما که همه چیز درپیتیه و هیچ چیز سرجای خودش نیست مطمئنا این شرایط موقعی به دست می یاد که طرف ۴۰ سالش بشه و دیگه اون موقع نه شور و حرارتی واسه ازدواج هست و نه انگیزه ای. تازه هیچ تضمینی هم وجود نداره که تو ۴۰ سالگی همه اون شرایطی که گفتم فراهم بشه.
حالا من نه ماشین دارم و نه خونه و نه سربازی رفتم اما بیست و سه سال دارم و کار میکنم و سعی میکنم یه پس اندازی واسه خودم داشته باشم. البته مثلا من مهندسم اما خوب چون سربازی نرفتم هنوز مدرک ندارم و نمیتونم دنبال کار خودم برم.
همه اینا رو گفتم تا به اون چیزی که میخوام برسم. تا یک سال پیش زیاد به فکر آینده نبودم. به معنای واقعی آویزون بودم و خیلی تنها. همیشه دنبال پیدا کردن یکی بودم تا باهاش برا همیشه بمونم. اهل کلک هم نیستم.
فکر میکنم حالا به آرزوم رسیدم و با داشتن یه یار خوب میشه گفت سر به راه شدم. البته سر به راه بودما اما آدم وقتی تریپ جدی میاد با یکی یه جورایی جمع و جور میشه.
امروز تو مملکت ما روز زن و مادره و من از اینجا هم به مامان خودم و هم مامان طلی و هم خود طلی که نقش مهمی تو زندگیم داره این روزو تبریک میگم. تو این مملکت قدر زن خوب باید دونست. تو مملکتی که چشم ها مریض اند و دلها پر از فساد. خوش به حال باباهامون و خودم!