واقعا نمیدونم چی بگم! حتی نتونستم بیام اینجا و بگم زنده ایم! یه جوری شدم. از وقتی طلی کامپیوترشو تعطیل کرده اینجا هم به نوعی تعطیل شده. منم که همیشه تنبلی جزو لاینفک زندگی ام بوده نتونستم  اینجا رو زنده نگه دارم.

الان خرداد ماهه و فصل امتحانات مدارس و طلی این روزها درگیر درس و مکتبه و تا بیست و ششم خلاص میشه.

برنامه های خوبی واسه اینجا داره و قراره بیاد و دستی به سر و صورت اینجا بکشه. منم سعی میکنم پشتش باشمو  و باز اینجا رو مثل چندی قبل پر رونق کنیم.

تو این خونه دوست های خوبی رفت و آمد میکنن که با کم محلی ما باز هم اینجا میان و من خوشحالم هنوز دلگیری شون از ما اینقدر عمیق نشده که دیگه اینجا نیان.

این یادداشت اعلام زنده بودن ماست امیدوارم تاریخ یادداشت بعدی ام تا همین دو سه روز آینده باشه!

نظرات 7 + ارسال نظر
امیر سه‌شنبه 12 خرداد‌ماه سال 1383 ساعت 05:02 ب.ظ http://dardeshgh.blogsky.com

سلام وب زیبایی داری

آرتا سه‌شنبه 12 خرداد‌ماه سال 1383 ساعت 05:31 ب.ظ

به به .....
چه عجب ؛ بالاخره اینجا آپدیت شد!!!
درسته آدم همیشه تو مووده نوشتن نیست ولی این دلیل نمیشه که ۲۲ روز غیبت داشته باشیناااا
من به نمایندگی از طرف دوستان اینجا اعلام میکنم که آخرین بارتون باشه D:
امیدوارم طلی عزیز هم امتحاناتش را با موفقیت تموم کنه و زود زود برگرده. خوش بحالش اون موقع که طلی امتحانا رو استادش میکنه ما تازه شروع میکنیم))))))):
تقصیر شماست دیگه ... دیر به دیر آپدیت میکنید منم زیاد حرف میزنم

بامشاد سه‌شنبه 12 خرداد‌ماه سال 1383 ساعت 05:40 ب.ظ http://www.bamshadjan.persianblog.com

سلام...خوبید....به قول خودتون افراد خوبی از این وبلاگ دیدن می کنند....منم از وبلاگتون خیلی خوشم اومد...امید وارم شما هم از وبلاک من خوشتون اومده باشه....تا بتونم در زیر سایه های دوستی به همدیگه لینک بدم.....ایشالله اینجا همیش پر رونق باشه.....و همیثشه خواب های رنگی ببینید....دوست شما....بامشاد.
راستی طلی و موحی یک چیز خیلی برام عجیب...اونم اینه که هر جا می رم آرتا و آرتین هشتن....زورم نمی رسه کل کل کنم با هاشون)):......چاکر آرتا و آرتینX:.....

فرا سه‌شنبه 12 خرداد‌ماه سال 1383 ساعت 06:04 ب.ظ http://gastby.persianblog.com

سلام از آشنایی با وبلاگتون خوشحالم طلی و موحی

سرمه سه‌شنبه 12 خرداد‌ماه سال 1383 ساعت 10:04 ب.ظ

خوب دست شما درد نکنه که این زحمت رو آخرش کشیدین...خدا رو شکر که زنده این و خدا رو شکر که گرفتاری هاتون فقط این درس و مدرسه و تنبلی و از این جور چیزاس...ایشالا که زود بیاین دلمون خیلی براتون تنگ شده

سرمه پنج‌شنبه 14 خرداد‌ماه سال 1383 ساعت 12:31 ق.ظ

زود باش دیگه....ما کلی منتظریما!!

روشنک پنج‌شنبه 14 خرداد‌ماه سال 1383 ساعت 08:22 ق.ظ http://tamameharfha.persianblog.com

سلام بهبه ...چه خوب شد دوباره اومدید کم کم داشتم نا امید می شدم...یه حالی از ما هم بپرسید...

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد